عشق

مهدی جون

عشق

مهدی جون

  

عاشق                           عاشق تر

نبود در تار و پودش           دیدی گفت عاشقه عاشق

@@@@@@@@   نبودش  @@@@@@@@@@

امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه دیدار این خونه

فقط  خوابه ، تو که رفتی هوای  خونه تب داره  ،  داره  از درو دیوارش غم

عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم ،  بیا بر گرد تا ازعشقت

نمردم، همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت، دیدی رفت ودل ما رو سوزوندش

حیات خونه دل می گه درخت ها همه خاموشن، به جای کفتر و  گنجشک  کلاغای

سیاه پوشن ،  چراغ  خونه  خوابیده  توی  دنیای خاموشی  ،   دیگه  ساعت رو

طاقچه شده کارش فراموشی  ،  شده کارش فراموشی  ،  دیگه  بارون  نمی

باره  اگر چه  ابر سیاه  ،  تو که  نیستی  توی  این خونه ،   دیگه  آشفته

بازاریست  ،  تموم  گل ها  خشکیدن مثل خار بیابون ها ،  دیگه  از

رنگ  و رو رفته ، کوچه و خیابون ها ،،، من گفتم و یارم گفت

گفتیم و سفر کردیم،از دشت شقایق ها،با عشق گذرکردیم

گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداری، عشقو

به فراموشی ،چند روزه تو می سپاری

گفتم که تو می دونی،سرخاک

تو می میرم ، ولی

تا لحظه مردن

نمی گیرم

دل از

تو

بعد از سفری بی عشق از حادثه می آیم ربا شوق تو می رفتم بی وسوسه می آیم
یک قلب ترک خورده سوغات محبت بود
پاداش دل ساده نیرنگ و خیانت بود
من از تو چه سر بودم ای بی نفس کمرنگ
من حادثه ی روزم تو شب زده ی دل سنگ
خاکستر جا مانده از فاجعه ی ققنوس
اندوه شب سربی در با ور یک فانوس
درعشق تو فرسودم پایان قشنگی بود
مزد همه ی خوبیم افسوس دورنگی بود
ای از غم من سرخوش شکم به یقین خشکید
محکوم عذابی تو در دایره ی تمدید
لایق تر از این بودم عشق تو حماقت بود
یک عمر هدررفته تاوان رفاقت بود